از زمان معرفی فرآیند شناور در ساخت شیشه، بهبود در قیمت گذاری محصول، کیفیت، ایمنی، تطبیق پذیری و سطوح خدمات دارای ابعاد تاریخی بوده است. چه شیشه توسط تولیدکنندگان در مناطق بالغ مانند اروپا یا آمریکا، یا کشورهای تازه در حال ظهور و در حال رشد مانند مجارستان، هند یا تایلند تولید شود، مصرف کننده معمولی نمی تواند تفاوت را تشخیص دهد. با کمک استانداردهای ISO 9000، روزهای درخواست آینه “بلژیکی” یا کیفیت “ژاپنی” به پایان رسیده است. گلس تابعیت حزبی خود را عوض کرده و به محصولی با پاسپورت جهانی تبدیل شده است. در نتیجه، چندین سال گذشته آگاهی و پیچیدگی بیشتری را برای خریداران عمده محصولات تولید شده توسط سازندگان شیشه جهان به ارمغان آورده است.
تولیدکنندگان بزرگ با خریداران بزرگ در بسیاری از حلقههای زنجیره تامین شیشه مواجه شدهاند. از این رو شیوه های صنعت به سمت حراج کالاها گرایش پیدا کرده است. در حالی که این لحظه در زمان صرفاً بخشی از یک چرخه است، این دسته بندی بازیکنان فقط یک آزمون واقعی برای رقابت است.
بسته به دیدگاه، شاهد ضرب المثل لیوان «نیمه پر یا نیمه خالی» هستیم.
آیا این به عنوان یک مشکل یا یک فرصت تجسم خواهد شد؟ آیا صنعت تلاش خواهد کرد تا آسایش تداوم تند را حفظ کند یا از پتانسیل موجود در تغییرات متلاطم استقبال کند؟ در حالی که کتابهای تجاری و تاریخچه پروندهها به صورت گذشتهنگر درباره نحوه پاسخ به این سؤالات نوشته میشوند، ما باید با انتخابها و تصمیمهای خود در زمان واقعی زندگی کنیم.
برای اولین بار، بازارهای نوظهور 50 درصد از اقتصاد جهان را تشکیل می دهند. قدرت اقتصادی در حال انتقال به منطقه آسیا، به ویژه چین و هند است. این اقتصادها در حال گذار به موقعیت متعادل تری هستند که در غرب با سرمایه گذاری های زیربنایی و اصلاحات ارضی آنها شروع به شکل گیری و شکل گیری کرده است. در این مرحله، بازارهای سرمایه در حال ظهور و تشدید هستند که به مرور زمان تعدیلهای نرمتری را ممکن میسازد. با سرعت رشد 8 درصدی در سال، درآمد سرانه چین در سال 2031 مانند ایالات متحده آمریکا در حال حاضر خواهد بود، که نگاه دقیق تر به خصوص در مورد شیشه سازی را مفید می کند.
در سال های اخیر توجه زیادی بر روی تکامل صنعت شیشه چینی متمرکز شده است. در حالی که مفهوم بازگشت سرمایه هنوز توسط چینی ها پذیرفته نشده است، تثبیت، حذف، منسوخ شدن، و ادغام بسیاری از بازیگران مستقل آنها شروع شده و تسریع خواهد شد. در نهایت شاهد ظهور یک بازیگر جهانی از آن منطقه خواهیم بود.
در مقیاس بزرگتر، تغییر در مالکیت پلیرهای جهانی شیشه سیر کامل خود را طی نکرده است. به غیر از چینی ها، در آینده نزدیک شاهد خروج سه تا چهار شیشه ساز مشهور جهان خواهیم بود.
به طور همزمان، بازیگران منطقه ای حتی با ظهور بازیگران جدید به دست خواهند آمد. در حالی که این رویدادهای خاص منحصر به صنعت ما هستند، وقتی به این واقعیت نگاه می کنیم که از بین شرکت های پیشرو فهرست شده در Fortune 500، تنها 3 درصد امروزه وجود دارند، نباید تعجب آور باشد. در حالی که این ممکن است صرفاً یک مرحله انتقالی باشد (تقریباً 70 درصد از تمام ادغامها و ادغامها باعث ایجاد ارزش سهامداران بلندمدت نمیشوند)، این نمونهای دیگر از تغییر پویایی است که امروز در حال انجام آن هستیم.
این تغییرات ماهیت جهانی دارند. در حیاط خلوت خودمان، شیشهسازان آمریکای شمالی در آشفتگی هستند، زیرا نزدیک به 50 درصد از خطوط شناور صنعت و نزدیک به 6 درصد از ظرفیت خودروها اخیراً یا در شرف تغییر مالکیت هستند.
به این دلایل و همچنین فرسایش حاشیه سود نرمال ناشی از رقابت حاشیه اقیانوس آرام، پیشبینی ادغام و اکتساب در گذشته، امروز نیز مطرح است.
در مقیاس وسیعتر اما کوچکتر و کمتر قابل مشاهدهتر، صنایع ثانویه در کشورهای در حال توسعه به طور تصاعدی رشد خواهند کرد زیرا توزیعکنندگان خالص همچنان از اهمیت خود کم میکنند در حالی که پردازندهها به ظهور و شکوفایی ادامه میدهند.
ما هر سال این را بیشتر با پروفایل های مشتریان خود در سراسر آسیا و خاورمیانه می بینیم. ما همچنین پدیده نسل دوم را در این مناطق می بینیم که در آن نسل بعدی جوان ترها و فرزندان آموزش دیده در مدرسه کسب و کار بنیانگذاران مسئولیت های جدیدی را بر عهده می گیرند و میل به مدل های تجاری جدید، محصولات، سیستم ها و پیشنهادات جدید را به همراه دارند. در اروپا و آمریکای شمالی، این روند ساخت به ترتیب به شرق و جنوب تغییر خواهد کرد. متأسفانه، بسیاری از تغییرات اخیر در صنایع پایین دستی ما ناشی از استراتژی های خرید و ادغام مالی است، به ویژه در مشاغل پنجره و ساخت.
If you liked this post and you would certainly such as to obtain more facts concerning صنایع شیشه آگاهی گلس kindly visit our web site.
برای برخی، این مفهوم صرفاً برای جمع آوری قدرت خرید بود. با ناراحتی،